شرحی مختصر بر زیارت عاشورا -1- بر گرفته از کتاب : زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین(ع)
نوشته استاد اصغر طاهر زاده
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا «اباعبدالله»
امام حسین(ع) را با عنوان «اباعبدالله» خطاب میکنی، یعنی پدر بندگان خدا، تا متوجه باشی مشغول زیارت بندهی مقربی هستی که در اثر بندگی خدا به مقام سلطنت الهی رسیده و شدت مظلومیتش در راه خدا، او را به سرپرستی بندگان خدا نایل کرده است.
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ
«ثار» اگر به معنی «دَم و طلب دَم» باشد عبارت است از خون ریختهای که قابل قصاص است و هَدَر نرفته. میگوئی: سلام بر تو ای کسی که خدا خونخواه تو است و ای فرزند کسی که خداوند خونخواه اوست. و اگر «ثار» به معنی حقوق مربوط به خون مظلوم و مقتولی است که در دادگاه توسط وَلِی دم و یا اولیاء مقتول مطالبه میشود، اظهار میداری: سلام بر کسی که حق تعالی حق خود میداند تا انتقام مظلومیت شما را از قاتلانتان بگیرد و خودش ضامن است که خون شما هَدر نرود. حداقل معنی آن شاید این باشد که نظر میکنی به امام حسین(ع) و اظهار میداری ای خون خدا در کالبد بشریت! چرا که حیات بشر به خون است و تو حیات بشری. ای کسی که خدا خونخواه تو است. خونبهای تو، خداست، زیرا حسین(ع) وسیله احیای دین خدا است و به تعبیری خون خدا است در کالبد جامعهی بشری، خون تو هدر نرفته، تو «ثارالله» هستی و منتقم تو خدا است. خلاصه از این طریق قلبت را به امام حسین(ع) میسپاری و از این طریق سیر میکنی، میگویی: «وَ ابْنَ ثَارِهِ»؛ ای فرزند «ثَارَ اللَّهِ»؛ چرا که خون امیرالمؤمنین(ع) هم خونی نبود که در اسلام هدر رود، بلکه منتقم آن خون هم، خدا بود و حسین(ع) فرزند آن فکر و فرهنگ بود. و از آن جایی که در بین ائمهی معصومین علیهم السلام فقط این دو به این نحو شهید شدند و خونشان بر زمین ریخت، صفت «ثارالله» مخصوص این دو است و روشن میشود آن خونها تا قیام قیامت میجوشد و ظالمین را خوار و نابود میکنند.
یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَکُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَکُمْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
حســـین جـــان! هــزار خرقه عوض کرد روزگار و هنــوز .... حدیث پیرهن کهنه ی تو پابرجاست.
بدون شک حضرت امام حسین ( علیه السلام ) جزو نادر ترین شخصیت هایی است که جهان از آغاز تا کنون به خود دیده است .نویسندگان ، مورخان و شخصیت های سیاسی ، فرهنگی و علمی جهان در گفتار ها و نوشتار های خود از امام حسین ( علیه السلام ) به نیکی و بزرگی یاد نموده و از قیام آن حضرت تجلیل نموده اند که ما در اینجا بخش هایی از گفتار بزرگان جهان در باره آن حضرت را می آوریم ، به امید اینکه ما نیز بتوانیم آن حضرت را آن چنان که هست بشناسیم و پیرو راستین او باشیم .
مهاتما گاندی ( رهبر استقلال هند ) :
مختار تصور میکند آل زبیر به دلیل دشمنی با بنیامیه میتوانند متحد خوبی برای او باشند، اما وقتی به مکه میرسد، مشاهدههایش از این حکومت و حاکم آن عبدالله بن زبیر همه تصویرهای ذهنی او را به هم میریزد .
آل زبیر با تکیه بر ثروت فراوان خود، حکومتی پرزرق و برق برای خودشان راه انداختهاند و کعبه را با طلا زینت دادهاند. حکومت اشرافی آنها جلوههای مختلفی دارد که یکی از آنها نیز تختی است که از آسمان به زمین میآید
تحریف های واقعه ی عاشورا ازنظر استاد مطهری5
در کتاب اسرار الشهاده نوشته شده است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود . باید سؤال کرد اینها از کجا پیدا شدند ؟ اینها همه در کوفه بودند ، مگر چنین چیزی میشود ؟ ! و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصد هزار نفر را با دست خودش کشت !
با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند ، و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید و در هر ثانیه یک نفر کشته شود ، کشتن سیصدهزار نفر ، هشتاد و سه ساعت و بیست دقیقه وقت میخواهد . بعد که دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمیآید ، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است !
همین طور درباره حضرت ابوالفضل گفتهاند که بیست و پنج هزار نفر را کشت که حساب کردم اگر در هر ثانیه یک نفر کشته شود ، شش ساعت و پنجاه و چند دقیقه و چند ثانیه وقت میخواهد . پس حرف این مرد بزرگ ، حاجی نوری را باور کنیم که میگوید : اگر کسی بخواهد امروز بگرید، اگر کسی بخواهد امروز ذکر مصیبت کند ، باید بر مصائب جدیدابا عبدالله بگرید ، بر این دروغهائی که به اباعبدالله علیه السلام نسبت داده میشود ، گریه کند .
حماسه حسینی،ص29
حاجی نوری ) میگوید در همان گرما گرم روز عاشورا که میدانید مجال نماز خواندن هم نبود ، اما نماز خوف خواند و با عجله هم خواند . حتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند ، و تا امام این دو رکعت نماز را خواندند ، این دو نفر در اثر تیرهای پیاپی که میآمد از پا در آمدند .
مجالی برای نماز خواندن به اینها نمیدادند ، ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود حجله عروسی را بیندازید ، من میخواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را در اینجا ، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم ، من آرزو دارم ، آرزو را که نمیشود به گور برد
شما را بخدا ببینید حرفهائی را که گاهی وقتها از یک افراد در سطح خیلی پایین میشنویم که مثلا میگویند من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم ، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم ، به فردی چون حسین بن علی نسبت میدهند ، آن هم در گرما گرم زدو خورد که مجال نماز خواندن نیست ! و میگویند حضرت فرمود من در همین جا میخواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد بکنم و یک شکل از عروسی هم که شده است در اینجا راه بیندازم . یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانیهای قدیم ما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نو کدخدا ، یعنی نو داماد بود ، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد . حاجی نوری میگوید ملا حسین کاشفی اولین کسی است که این مطلب را در کتابی بنام روضه الشهداء نوشته است و اصل قضیه صددرصد دروغ است . بقول آن شاعر که گفت :
بس که ببستند بر او برگ و ساز
گر تو ببینی نشناسیش باز
حماسه حسینی،ص28
تحریف های واقعه ی عاشورا ازنظر استاد مطهری3
در مورد روضه لیلا برای علی اکبر که خیلی عجیب است من در همین تهران ، در منزل یکی از علمای بزرگ این شهر ، در چند سال پیش ، از یکی از اهل منبر که روضه لیلا را میخواند شنیدم و من در آنجا چیزی شنیدم که به عمرم نشنیده بودم . گفت بعد از اینکه حضرت لیلا رفت در آن خیمه و موهایش را پریشان کرد ، نذر کرد که اگر خدا علی اکبر را سالم به او برگرداند و در کربلا کشته نشود از کربلا تا مدینه را ریحان بکارد . یعنی نذر کرد که سیصد فرسخ راه را ریحان بکارد ! این را گفت و یکمرتبه زد زیر آواز :
"نذر علی لئن عادوا و ان رجعوا
لازرعن طریق التفت ریحانا
من نذر کردم که اگر اینها برگردند راه تفت را ریحان بکارم . این شعر عربی بیشتر برای من اسباب تعجب شد که این شعر از کجا پیدا شده ؟ بعد بدنبال آن رفتم و گشتم ، دیدم این تفتی که در این شعر آمده کربلا نیست ، بلکه این تفت سرزمین مربوط به داستان لیلی و مجنون معروف است که لیلی در آن سرزمین سکونت میکرده و این شعر مال مجنون عامری است برای لیلی ، و این آدم این شعر را برای لیلا مادر علی اکبر و کربلا میخوانده . تصور کنید اگر یک مسیحی یا یک یهودی یا یک آدم لامذهب آنجا باشد و این قضایا را بشنود ، آیا نخواهد گفت که تاریخ اینها چه مزخرفاتی دارد ؟ آنها که نمیفهمند که این داستان را این شخص از خودش جعل کرده است ،بلکه میگویند العیاذ بالله زنهای اینها چقدر بیشعور بودهاند که نذر میکردند از کربلا تا مدینه را ریحان بکارند . این حرفها یعنی چه ؟
تحریف های واقعه ی عاشورا ازنظر استاد مطهری2
من در قم ، در مجلسی که به نام آیه الله بروجردی تشکیل شده بود که البته خود ایشان در مجلس نبودند ، { این} روضه را شنیدم که علی اکبر به میدان رفت ، حضرت به لیلا فرمود که از جدم شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است ، برو در فلان خیمه خلوت موهایت را پریشان کن ، در حق فرزندت دعا کن شاید خداوند این فرزند را سالم بما برگرداند ؟ !
اولا لیلائی در کربلا نبوده که چنین کند .
ثانیا اصلا این منطق ، منطق حسین نیست .
منطق حسین در روز عاشورا ، منطق جانبازی است . تمام مورخین نوشتهاند که هر کس اجازه میخواست ، حضرت به هر نحوی که میشد عذری برایش ذکر کند ، ذکر میکرد ، بجز برای علی اکبر فاستاذن فی القتال اباه فاذن له ( 1 ) . یعنی تا اجازه خواست ، گفت برو . حال چه شعرها که سروده نشده ! از جمله این شعر که میگوید :
خیز ای بابا از این صحرا رویم
نک بسوی خیمه لیلا رویم
حماسه حسینی، ص26
تحریف های واقعه ی عاشورا ازنظر استاد مطهری1
شما را بخدا ببینید حرفهائی را که گاهی وقتها از یک افراد در سطح خیلی پایین میشنویم که مثلا میگویند من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم ، آرزو دارم عروسی دخترم را ببینم ، به فردی چون حسین بن علی نسبت میدهند ، آن هم در گرما گرم زدو خورد که مجال نماز خواندن نیست ! و میگویند حضرت فرمود من در همین جا میخواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد بکنم و یک شکل از عروسی هم که شده است در اینجا راه بیندازم . یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانیهای قدیم ما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نو کدخدا ، یعنی نو داماد بود ، در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد مردم باید روضه راست بشنوند تا معارفشان ، سطح فکرشان بالا بیاید و بدانند که اگر روحشان در یک کلمه اهتزاز پیدا کرد ، یعنی با روح حسین بن علی هماهنگ شد و در نتیجه اشکی ولو ذرهای ، از چشمشان بیرون آمد واقعا مقام بزرگی است
نمونه ای از تحریف در وقایع عاشورا که یکی از معروفترین قضایا شده است و حتی یک تاریخ هم به آن گواهی نمیدهد قصه لیلا مادر حضرت علی اکبر است . البته ایشان مادری به نام لیلا داشتهاند ، ولی حتی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است . اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم ، روضه آمدن لیلا به بالین علی اکبر
حماسه حسینی، ص25