سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود را از اندیشه ای که مایه فزونی حکمتت گردد و عبرتی که مایه حفظ تو شود، تهی مدار . [امام علی علیه السلام]
>>جعفری ( دوشنبه 88/7/13 :: ساعت 10:38 عصر)

(قسمت اول)

در دنیای پرشتاب امروز، دنیایی که بدخوابی، استرس و سبک زندگی شتاب زده امری عادی محسوب می‌شود، "موسیقی درمانی" و به عبارتی دیگر به‌کارگیری موسیقی برای بهبود موقعیت‌های مختلف، رویکردی بسیار جالب می‌تواند باشد.

موسیقی درمانی یکی از جلوه‌های کاربردی موسیقی در زندگی عموم است و آشنایی با این رشته می‌تواند استنباط و انتظار عموم از موسیقی را ارتقاء بخشد و ذهن را به سوی کاربرد گسترده آن متوجه کند.

ادامه مطلب...

  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( دوشنبه 88/7/13 :: ساعت 10:30 عصر)

قدیمی ها همیشه روی تغذیه سالم تاکید خاصی داشتند و هنوز هم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها اعتقاد عجیبی به تاثیر غذاهای مختلف در درمان بسیاری از بیماری ها و حتی مشکلات پوست و مو دارند. بعضی از این حرف ها شاید بیشتر شبیه خرافات باشد ولی امروزه علم ثابت کرده که یک تغذیه سالم در زیبایی افراد، بسیار موثر است. متخصصین تغذیه می گویند در افرادی که دچار کمبود تغذیه ای هستند، به سرعت این کمبودها در اعضایی که در ظاهر و زیبایی نقش دارند، نمود پیدا می کنند، مثلا، ناخن هایشان به سرعت می شکند، موهایشان خشک و کدر می شود، پوستی خشک و چروکیده پیدا می کنند و....

ادامه مطلب...

  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( چهارشنبه 88/1/26 :: ساعت 1:16 صبح)


  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( چهارشنبه 88/1/26 :: ساعت 1:13 صبح)

راستش با خودم که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که الان با توجه به

این لیست کالا ها ?بیشتر از هر کالایی تو ایران داره کالای اسراییلی مصرف میشه!   نکته جالبش اینه که نسکافه های شرکت Nestle  که داخل ایران

 توزیع میشه آرم وزارت بهداشت رو داره.   یا حتی کارخانه نوشابه پپسی داخل خود کشور وجود داره و   حتی کارخانه شرکت کوکاکولا توی مشهد هست و این یه تناقض به وجود آورد واسه من!    یعنی مسولان کشوری ما نمیدونن که این کارخونه ها و یا محصولات که    وارد میشه ، مربوط به اسراییل هست؟؟

 اگر میدونن پس چرا میگذارن  که وارد بشه؟ و یا اگه که وارد میشه

 چرا مجوز پخش و فروش رو میدن؟

 من نمیگم حامی کالای اسراییلی باشیم.اما یه نکته هست .

 به نظرتون اگه از این کالاها استفاده نکنیم ، به نظرتون چی بپوشیم؟چی بخوریم؟

  و با چی صحبت کنیم؟ یا چی نگاه کنیم؟؟

 به نظرتون چند سال دیگه باید صبر کرد که شرکت های ویدیویی ما

 یه کارتون مثل شرک واسه بچه های ما بسازن؟؟

 به قول یه دوستی: اگه اینطوره که ما با شیر خشک اسراییلی بزرگ

 شدیم و با قهوه اسراییلی امتحان دادیم و سر هر سفره غذامون محصول

 اسراییل بوده!کی می خواهیم بیدار بشیم


  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( چهارشنبه 88/1/26 :: ساعت 12:24 صبح)

دو روز مانده به پایان جهان. تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روزخط نخورده باقی بود.پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت ، تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد. خدا سکوت کرد. جیغ کشید و جار و جنجال به راه انداخت. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت. خدا سکوت کرد. به پروپای فرشته ها و انسان پیچید. خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت. خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجاده افتاد. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم اما یک روز دیگر هم رفت تمام روز را به بد و بیراه و جار و جنجال از دست دادی.

تنها یک روز دیگر باقی است. بیا و حداقل این یک روز را زندگی کن. لابه لای هق هقش گفت: اما با یک روز؟ چه کار می توان کرد؟ خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی که هزار سال زیسته است و آنکه امروزش را در نمی یابد، هزارسال هم به کارش نمی آید.

و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو زندگی کن. او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گوی دستانش می درخشید. اما می ترسید حرکت کند، می ترسید راه برود، می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد. قدری ایستاد. بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این یک روز چه فایده ایی دارد؟بگذار این مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد.زندگی را به سرو رویش پاشید. زندگی را نوشید و زندگی را بویید و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا برود. می تواند بال بزند او در آن یک روز، آسمان خراشی بنا نکرد، زمین را مالک نشد، مقامی بدست نیاورد ، اما در همان یک روز دست بر پوست درخت کشید، روی چمن خوابید کفش دوزکی را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آن ها که او را نمی شناختند سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند و بقول ننه مرجان چشم دیدن او را نداشتند از ته دل دعا کرد. او در همان یک روز آشتی کرد و خندید و سبک شد.

لذت برد و شرمسار شد و بخشید و عاشق شد و عبور کرد و تمام شد او در همان یک روز زندگی کرد و فرشته ها در تقویم خدا نوشتند: 

امروز او درگذشت، کسی که هزار سال زیسته بود...

                    


  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( شنبه 87/11/26 :: ساعت 7:36 عصر)

معلم یک کودکستان ، به بچه های کلاس گفت که می خواهد با آنان بازی کند او به آنان گفت که فردا هر کدام ، یک کیسه ی پلاستیکی بر دارند و درون آن ، به تعداد آدمهایی که از آنان بدشان می آید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند . فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند . در کیسه برخی 2 ، برخی 3 ، برخی تا 5 سیب زمینی بود معلم به بچه ها

ادامه مطلب...

  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( جمعه 87/11/18 :: ساعت 6:48 عصر)

آیا فکر می کنید اینکه فرزند چندم خانواده باشید، می تواند بر شکل گیری شخصیت شما تاثیر گذار باشد؟

تک فرزندان

نقاط مثبت: این افراد همان ها هستند که دنیا را متحول می کنند. افرادی تکلیف-گرا، مرتب و منظم، با وجدان و وظیفه شناس، و بسیار قابل اطمینان می باشند. آنها عاشق واقعیت، افکار و اندیشه ها، و جزئیات هستند. و از قبول مسئولیت های مختلف واهمه ای ندارند

ادامه مطلب...

  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( جمعه 87/11/4 :: ساعت 1:44 عصر)

برای  بهره  وری  در  امور زندگی  پنج  دستور  زیر  را  به  خاطر  داشته  باشید:

1-      باور  و  اعتقاد  راسخ   داشته  باشید  که  در  هر  شرایط  و  موقعیتی  که  باشید  می  توانید  تغییراتی  در  خود  و  محیط  کارتان  به  وجود  آورید  و  کیفیت  زندگی   خود  را  بهبود  بخشید.

    2-انرژی  خود  را  رها  کنید.

  3 -هدفهای  خود  را  تعیین  کنید.هدفها  باید  مانند چشمه  های  زلال  آب  درخشنده  و  روشن  باشند.

4-برای  پیشرفت  و  موفقیت،قدم  های  کوچک ولی  در  راستای  هدفهای  مهم  و اساسی  خود  بردارید.گام  های  کوچک  آسان  تر  و  سریعتر  برداشته  می  شوند.

5-تمام  سعی  و  تلاش  خود  را  در جهت  تداوم  فعالیتها  و  بهبود  دائمی  و  کیفیت  زندگی  خود  به  کار  بندید.

به  گفته  اقبال  لاهوری  :” هستم   اگر  می  روم، اگر  نروم  نیستم .“

 


  نوشته های دیگران ()
>>جعفری ( چهارشنبه 87/11/2 :: ساعت 8:25 صبح)

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد        اگر مطالعه نکنیم       به صدای زندگی گوش فرا ندهیم        اگر به خودمان بها ندهیم  

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد       اگر بنده ی عادتهای خویش بشویم        و هر روز یک مسیر را بپیماییم      

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد       اگر دچار روزمرگی شویم      اگر تغییری در رنگ لباسهای خویش ندهیم یا با کسانی که نمی شناسیم سر صحبت را باز نکنیم

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد       اگر احساسات خود را ابراز نکنیم    همان احساسات سرکشی که موجب درخشش چشمان ما می شود و دل را به تپش در می آورد

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد       اگر تحولی در زندگی خویش ایجاد نکنیم         هنگامی که از حرفه یا عشق خود ناراضی هستیم        

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد        اگر حاشیه ی امنیت خود را برای آرزویی نامطمئن خطر نیندازیم      اگر بدنبال آرزوهایمان نباشیم 

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد        اگر به خودمان اجازه بدهیم  که از نصیحتی عاقلانه بگریزیم

مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد       هنگامی که عزت نفس را در خود بکشیم     هنگامی که دست یاری دیگران را رد کنیم   

 مرگ  تدریجی ما آغاز خواهد شد        اگر سفر نکنیم   ...................

بیایید زندگی را امروز آغاز کنیم     بیایید امروز خطر کنیم     همین امروز کاری بکنیم       اجازه ندهیم دچار مرگ تدریجی بشویم

*پابلو نرودا *

 

 


  نوشته های دیگران ()
<      1   2   3   4      >
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 14
بازدید دیروز:  26
مجموع بازدیدها:  172939