1-جان دیویی:یادگیری حاصل تجربه پی در پی بچه هاست.(به جای آنکه به بچه ها تعلیم دهیم که چه چیزهایی را یاد بگیرند،باید یاد بگیرند که چگونه بیاموزند،چگونه بازآموزی کنند و باز آفرینی نمایند.)
2-یادمان باشد درس خواندن یک قسمت کوچک از دایره ی بزرگ زندگی بچه هاست.
3-معلمان باید بدانند که چهار دیواری کلاس و مدرسه،از پویایی،خلاقیت،هیجان و انگیزه ی دانش آموزان می کاهد.
4-فرصت دادن به دانش آموزان برای این که خود مطلبی را تجربه و کشف کنند،مهم ترین نوع آموزش فعال و خلاق است.
5-مواظب باشیم انگیزه ی طبیعی کنجکاوی و تجسس در دانش آموزان، به تدریج با اندیشه ی وظیفه و تکلیف عوض نشود.اگر به فطرت خدادادی بچه ها توجه نکنیم،انسان هایی عاریه ای،قالبی و گلخانه ای تربیت کرده ایم.
6-در از بین بردن خلاقیت،پتکی خطرناک تر و آسیب رساننده تر از مقایسه کردن بچه ها با یکدیگر نیست.
7-تحقیقات نشان داده است که تلاش معلم برای ایجاد انگیزه ی بیرونی در دانش آموزان(جایزه،پاداش،کارت،مهر و ...)باعث کاهش انگیزه یدرونی او و در نهایت مرگ خلاقیت می شود.
8-با ترساندن دانش آموزان از اشتباه کردن،خشنود نکردن دیگران،شکست خوردن و انجام ندادن کاری که دیگران از آن ها خواسته اند بخش عظیمی از خلاقیت دانش آموزان از بین می رود.
9-در مواقعی که پاداش یادگیری به جای فهمیدن و درک کردن گرفتن نمره باشد.با فارغ التحصیلی شخص،دوره یادگیری هم به پایان می رسد.
10-هیچکس با شنیدن یا گفتن آب خیس یا سیراب نمی شود. برای یادگیری باید فراگیران را درگیر کرد.
11-برای داشتن دانش آموزانی پویا و خلاق:اشباع شدگی فکری را با تشنگی فکری جایگزین کنیم.اگر بچه ها احساس کنند در معلومات اشباع شده اند به مرگ تفکر و جمود کنجکاوی و توقّف خلاقیت نزدیک شده اند.هنر معلمان تحریک کردن ذهن است نه سیرابی آن.
12-در تعلیم وتربیت فعّال((اندیشه ها)) به کودک تلقین نمی شود،بلکه او در برابر موقعیت های مبهم قرار می گیرد تا به ((اندیشیدن))واداشته شود.سقراط معتقد است:هدف تعلیم و تربیت، ایجاد نیاز است و نه پاسخ به نیاز.
13-اجبار بچه ها به نوشتن تکالیف درسی و اصرار دایمی بر درس خواندن آنها،نتیجه ای جز نفرت،بیزاری و کم کاری و کگاهش انگیزه یدرسی ندارد.((فکر کنید چه قدر بچه ها از تعطیلی مدارس خوشحال می شوند))
14-نمره گرای ،معدل پرستی و رقابت های مدرسه ای،دانش آموزان را به دام خود خواهی و خود پرستی می اندازد.
15-اگر می خواهیم شاگردانمان را عالم بار بیاوریم،دامنه ی مجهولاتشان را افزایش دهید.
16- مواظب باشیم روش ما،تمرین های بی هدف ما،مقایسه کردن های ما و تشویق های بیرونی ما بچه های خلاق را به موجوداتی مقلّد تبدیل نکند.
17-در مدرسه فقط موفّق شدن کافی نیست.بلکه باید هنر ناامید نشدن از شکست را نیز یاد گرفت.
18-دنیا به مقلّد و طوطی نیاز ندارد.دنبال انسان متفکّر است.
19-خلاقیت و نوآوری زمانی فرا می رسد که ذهن آدمی اسیر هیچ گونه حسّ اجبار،ترس،سود جستن،رقابت،پیروز شدن و اهداف دست ساخته ی دیگران نباشد.
20-فراموش نکنیم،همان گونه که جسم ما بر اثر بیماری،مسمومیت،گذر زمان و ... فرسوده می شود،ذهن آدمی نیز بر اثر عادت و تقلید پوسیده می شود.فرسایش ذهن به این علت است که از حسّاسیت و نوآفرینی و ابداع باز می ایستد و بر عکس به عادت،تکرار،تقلید و الگو برداری از دیگران محدود می گردد.
21-پیاژه اعتقاد دارد:هرگاه چیزی را به کودک آموزش دهیم،مانع آن می شویم تا خود آن را شخصاً اختراع یا کشف کند.
22-هنر یک معلم در ارائه ی پاسخ ها نیست.بلکه در طراحی سوال های چالش انگیز و شوق آور است.(رسول اکرم(ص):حُسنُ السؤالِ نِصفُ العِلم)
23-شما اندیشیدن را می پسندید یا حاملان اندیشه ها را؟
24محصول تعلیم و تربیت ما چگونه است؟خلاق یا پیرو؟
25-انیشتین معتقد است که این یک معجزه است که علی رغم آموزش های مدرسه ای،هنوز کنجکاوی در بشر باقی مانده است.
26-در جریان آموزش تعادل و آرامش علمی دانش آموزان را بهم بزنید تا مرتّب فکر کنند و ایده های جدید بدهند.
27-مغز بچه ها جعبه ی محفوظات نیست،آن جا محل اندیشیدن و تخیّل کردن است.
28-دکتر رادمنش:اگر اهل شوخی و تفریح باشید و روی گشاده و خندان و چهره ای بشّاش داشته باشید،منتظر دانش آموزان خلّاق در کلاستان باشید.
29-آنچه دانش آموز خود کشف میکند،پایدارتر از آن چیزی است که از دیگران کسب کند.یادگیری حقیقی امری اکتشافی است،نه اکتسابی
30-حاصل تلاقی استعداد،مهارت و علاقه خلاقیت است
http://arabi-teo.blogfa.com/