سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، سکوت را در سه جا دوست دارد :به هنگام خوانده شدن قرآن، به هنگام پیش رفتن به سوی دشمن، و به هنگام تشییع جنازه . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
>>جعفری ( جمعه 92/8/17 :: ساعت 4:34 عصر)

شب اول  حجت الاسلام شهاب مرادی محرم92

گام اول کمک این است:

 حسابت را با دنیا روشن کن 

ما در جوار گلزار شهدا و تخت فولاد هستیم[1] این زمین زمینی است که در گذشته بخشی از تخت فولاد بوده است و هم اکنون هم هست. در بین گلزارهای شهدا و مقابر مؤمنین در دنیا یکی از 5 یا 6 قبرستان مهم در جهان اسلام تخت فولاد است. انبیاء، علما، عرفا وشهدای زیادی خصوصاً شهدایی که روزگار ما، که اکنون در این جا آرمیده اند، خیلی دارای مقام و رتبه هستند. خوشحالم از این که کنار این ها و در این خیمه امام حسین علیه السلام در این چند شب محضرتان هستم.

منکرها رو کرده اند و معروف ها پشت کرده اند!

سخن ام را با روایتی آغاز می کنم:

این سخن معروفی است که کتاب شریف تحف العقول از آقا سید شهدا نقل کرده است در مسیر کربلا این عبارت ها را فرمودند:  وقال(علیه السلام) فی مسیره إلى کربلاء: إن هذه الدنیا قد تغیرت و تنکرت و أدبر معروفها فلم یبق منها إلا صبابة کصبابة الإناء و خسیس عیش ألا ترون أن الحق لایعمل به وأن الباطل لایتناهى عنه لیرغب المؤمن فی لقاءالله محقا فإنی لا أری الموت إلا سعادة ولاالحیاة مع الظالمین إلا برما[2]

همه سخنرانی امام حسین علیه السلام همین چند کلمه است: ان هذه الدنیا قد تغیرت وتنکرت.

این دنیا و این روزگار عوض شده ، زیرو رو شده و غریبه شده. تغیرت وتنکرت یعنی خیلی غریبه شده! آن جوری که قبلاً بود نیست، آدم آن را نمی شناسد. «وأدبر معروفها» معروف ها و آشناهایش رفته اند،پشت کرده اند، خوبی هایش رفته اند (می توانیم معروف را خوبی معنا کنیم).

جامعه بد شده، اصلاً چیزی از این دنیا نمانده است «فلمیبقمنهاإلاصبابةکصبابةالإناء»صبابه یعنی ته مانده کاسه وظرف. شما وقتی استکان ها را در هیئت می شوریید اغلب آن ها خالی است. بعضی از آن ها به اندازه یک میلی متر در ته ظرف چایی مانده است، به این ظرف نمی گوییم پر است، این استکان خالی است. «و خسیسعیش» یک خوشی تنگ و کوتاه و گذرا مثل یک چراگاه تنگ. (از لحاظ عربی این بیان یک بیان بسیار زیبا و فاخر است.)

«أَلا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لا یُعْمَلُ بِهِ» نمی بینید به حق عمل نمی شود؟ واقعاً نمی بینید؟ نمی بینید از منکر نهی نمی شود؟

«أن الباطل لایتناهى عنه»در یک چنین وضعیتی «لِیَرغَبَ المؤمن فی لقاءرَبِّه» تا مؤمن به لقایخدا مشتاق شود

«فَإِنّی لا أَرَی الْمَوْتَ إِلاّ سَعادَة» من مرگ را جز سعادت نمی بینم «لا الحیاة مع الظالمین إلابرما» و زندگی در روزگار ظلم، زندگی با ظالم را غیر از سر شکستگی نمی بینم. اضافه ای در بعضی از روایات آورده اند؛ «إنا الناس عبید الدنیا و الدین لعق على ألسنتهم»مردم برده دنیااند و دین لق لقه سر زبان شان است ذکر می گویند، لا اله الا الله می گویند، سبحان الله می گویند ولی از دین خبری نیست. ظاهری است و الکی است «ولا حیاه مع الظالمین الا برما» من این طوری نگاه می کنم که مرگ سعادت است و بودن با ظالم سر شکستگی است.

چرا دیگران چسبیده اند به ظالم؟ چرا دیگران دست به دست ظالم داده اند؟ به خاطر این که عبید الدنیا، برده های دنیا هستند.

از چشم تان انتطار گریه داشته باشید

خب هیئت عاشوراییان شعارش یک کلمه است “کمک” یعنی می گویند ما خیمه زدیم، سیاه پوشیدیم، نکته ای هست و آن این که حتماً مشکی بپوشید خصوصاً این 10 روز محرم، عزا دار باشید… . پرده سیاه زدیم که بگوییم حسین جان شنیده ایم همان طور که روی اسب نشسته بودید و همه یاران تان غرق به خون بودند با ناله گفته اید:

(هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُنی، هَل مِن مُعینٍ یُعینُنی، هَل مِن ذابٍّ یَذُبُّ عن حَرَمِ رَسولِ الله…[3]) کسی هست مرا یاری کند ؟ کسی هست معین من باشد ؟ کسی هست از من دفاع کند؟

 آقایان هر کاری آدابی دارد خدا نکند چشم خشک شود، دل سخت شود. 

دل ار مهرت نورزه بر چه ارزه / نخواهم دل که مهر تو نورزه/ گریبان هر که از دستت گره چاک / به صد عالم گریبون ها بی ارزه 

گریه کنید، طرفدار حسین اید؟ همراه حسین اید؟ از چشم تان انتظار گریه داشته باشید، حتماً گریه کنید.

مثل امام حسین علیه السلام به دنیا نگاه کنید «هل من معین یعینی؟» کِی گفته؟ «هل من ناصر ینصرنی؟» کِی گفته؟ می گویند افتاد در گودی قتل گاه….

(بعضی بی سوادها یک حرفایی بعضی وقت ها می زنند یا می گویند که مثلاً باور پذیر نیست! یک نادان کم سوادی که نه جنگ دیده نه کتک کاری دیده می گوید، آقا این حرف ها را نزنید!)

چهار هزار تیر انداز تیر می اندازند. یک بدن چقدر جا دارد؟ روی این انگشتری که دست من است نوشته است «ان الله بالغ الامره»[4] نقش نگین انگشتر امام حسین علیه السلام است. خودِ انگشتر روضه است. یک کسی کنار کعبه نشسته بود به انگشترش نگاه می کرد و گریه می کرد می گفت خدا من را نمی بخشد گفتند: چرا کفر میگویی؟ خدا همه را می بخشد. گفت: من موقعی حسین را دیدم و به او کمک نکردم که به اندازه نگین انگشتر جای سالم در بدنش نبود؛ تیر روی تیر، زخم روی زخم. افتاد در گودی قتلگاه.

همه می  ترسیدند بروند جلو. یکی گفت: من می روم سر از بدنش جدا کنم؛ رفت و برگشت، عمر سعد گفت چه کردی؟ شمر گفت چه کردی؟ گفت پیغمبر انگار داشت نگاه ام می کرد ترسیدم! دیگری گفت: من می روم، رفت و برگشت گفت: آن کسی که در قتلگاه دیدم انگار خود علی ابن ابی طالب است! نمی دانستند در چه حالی است. گفتند اصلاً ببینیم زنده است یا نه، این همه تیر خورده، این همه زخم دیده، تیر به قلبش زدیم. یک بی حیایی گفت: ای شکر به خیمه های حسین حمله کنید.

می دانید چرا می گویم گریه کنید؟ چون شب اول است، می خواهیم بگوییم حسین جان! ما را نگه دار. حسین جان! تو نگاه مان کن. فاطمه جان! تو نگاه مان کن.

صدا را که حسین شنید به نیزه ای تکیه داد و گفت : «هل من ناصر ینصرنی هل من معین یعینی؟» حرم مدافع می خواهد کسی هست بیاید «یذبو عن حرم الرسول؟»

 

اولین قدم کمک به امام حسین علیه السلام این است که نگاه مان را به دین و دنیا تنظیم کنیم

چگونه باید حسین علیه السلام را کمک کنیم؟ اولین قدم کمک به امام حسین علیه السلام این است که مثل امام حسین علیه السلام به دنیا نگاه کنیم و نگاه مان را به دین و دنیا تنظیم کنیم. سر دو راهی دین و دنیا راه مان را معلوم کنیم، راهت کدام طرف است؟ اگر به سمت دنیاست نمی توانی حسین را کمک کنی… 

دختر خانمی بعد از واقعه کربلا نقل کرده: در خیمه بودم. یکی از این عرب ها حمله کرد خلخالی که در پایم بود را بدزدد ولی همین طور گریه می کرد، گفتم چرا گریه می کنی گفت: آخر دارم بچه ای از بچه های پیامبر را غارت می کنم، گفتم خوب غارت نکن! گفت: آخر من غارت نکنم کس دیگری غارت می کند!

می داند دختر پیامبر است، گریه هم می کند، ولی به دردش نمی خورد، چرا؟ چون خلخال را می خواهد، دنیا را می خواهد.

اصل قصه این جاست، اصل قصه ی کربلا دنیاست، یکی را با وعده حکومت ری می آورند یکی را با یک سطل جو می آورند، با سه کیلو جو! مزدش سه کیلو جو است! خاک بر سر انسانی که این طور به دنیا نگاه کند، چه آنی که حکومت ری را می گیرد (که نگرفت امام حسین علیه السلام هم بهش گفت  که حکومت را نمی گیری) پادشاهی عالم هم نمی ارزد به این که بخواهی مقابل حق بایستی چه آنی که یک قِران، چه یک میلیارد. هدف، جهت، اگر این درست باشد همه چیز درست است و اگر این درست نباشد هیچ چیز درست نیست.

«ان هذه الدنیا قد تغیرت و تنکرت» روزگار ما هم این طور است، دنیا زیر و رو دارد، خوبی ها رفته است، ما در روش زندگی مان اشتباه زیاد داریم خط زیاد داریم، در همین جامعه ما کودک آزاری وجود دارد، بچه را کتک می زنند، ظلم به بچه می کنند، مرد زن اش را کتک می زند، طرف حق ارث دیگری را می خورد، سرقت می کنند، گناه، اشتباه و خطا هست. میگویی چرا دزدیدی و رشوه گرفتی؟ می گوید همه می گیرند، من چرا نگیرم خب همه بگیرند! خدا رحمت کند شاعر سید حسن حسینی را گفت: دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم…

همه بگویند بدمان می آید ما می گوییم جان می دهیم برایت حسین.

برای کمک به امام حسین علیه السلام، جایت را تنظیم کن

«قد تغیرت و تنکرت» صدای گریه این بچه ها را می شنوید؟ در سوریه خیلی از این بچه ها را فقط به خاطر این که خانواده و پدرش علوی هستند و نزدیک به تفکر شیعه اند  دار زدند و کشتند. به جرم شیعه بودن و مسلمان بودن. این ها همیشه هست، توکجایی؟ تو رابطه ات با دنیا چیست؟ می خواهی به حسین کمک کنی؟ برگرد بیا در صف امام حسین علیه السلام. در صف امام حسین علیه السلام هستی؟ جایت را تنظیم کن. شما همه تان بچه مسجدی هستید، یک وقتی نماز مغرب را می خوانید یک عده ای نماز مغرب و عشاء را با هم خوانده اند و رفتند و لابه لای صف ها خالی می شود، شما دو صف می آیید جلوتر. وقتی مثلاً در حرم امام رضا علیه السلام که دارید نماز می خوانید ده متر می روید جلوتر، در همان صف هستید ولی اتصال ندارید جای تان را باید عوض کنید…. بیا جلو، بچسب.

یقصر فی حقکم [5]ما جزء این دسته ها نباشیم،کوتاه نیاییم، عقب نیافتیم. فمعکم معکم با این ها باشیم. حالا با غیرشان نیستیم الحمدلله، با خودشان هم که هستیم نه عقب تر و نه جلوتر باشیم. فاصله نداشته باشیم، در صف باشیم.

بیا نگاه کن ببین حسین علیه السلام دنیا را چه طور نگاه می کند، همه چیز طفیل عشق بازی با خداست… سلطانی عالم را طفیل عشق می دانم.

آن وقت هیچ چیز برای ات بزرگ نمی شود؛ شهوت برای ات بزرگ نمی شود، مال بزرگ نمی شود، ریاست بزرگ نمی شود. چه کسانی در طول تاریخ حتی شاه بودند و دیگر نیستند. رضا خان و پسرش به نقلی چهل و نه هزار ملک به نام شان بوده، از خانه و باغ و ویلا و… پدر و پسر یکی در شرق آفریقا یکی در شمال آفریقا از دنیا رفتند، در این کشور هم به اندازه یک قبر جا ندارند! این همه زمین چه شد؟ خانه ها چه شد؟ هیچ. دختر زیبا فکر می کند همیشه زیباست. دخترم! امروز زیبایی، می توانی در فیس بوک و هزار جای دیگر عکس ات را  بدون حجاب و با لباس برهنه  بگذاری. چند تا آدم  عیاش و هرزه هم بیایند بگویند به به چقدر خوشگل! چهار تا لایک هم برایت بگدارند! اگر مثل خیلی های دیگر در حین گناه جوان مرگ نشوی و خدا توفیق ات بدهد که توبه کنی. الان بیست و پنج سال داری، 50 سال دیگر لطافت از پوست ات می رود… زیبایی این است. خودت ده سال دیگر در آینه نگاه می کنی و می گویی، رفت! نه ده سال دیگر هم نیاز نیست همین الان مادر و مادر بزرگ ات فردای تو هستند، حتی از تو هم خوشکل تر بودند.

برنده دعواهای زبانی، پست ترین برنده ها است!

دنیا چه چیزی دارد که بخواهد من و تو را گول بزند؟ امام صادق علیه السلام می فرمایند: داوواالغضببالصمت[6]هر وقت دچار غضب شدی با سکوت آن را مداوا کن والشهوه بالعقل هرگاه شهوت به سراغت آمد با عقل آن را مداوا کن. ترمز شهوت عقل است. اس ام اس برایت آمده همان لحطه جواب اش را نده. سکوت گاهی اوقات به معنی ننوشتن است و اغلب به معنی “نه” گفتن. مثلاً می گویند ما اصفهانی ها حاضر جواب هستیم، همین حاضر جوابی بی چاره ات می کند، یا می گویند: کسی از پس زبان ما بر نمی آید! ولی آتش جهنم بر می آید! فکر نکنید این مدح اصفهانی ها است. زبان شمشیری است که ما باید برای دفاع دین از آن اسفاده کنیم، نه این که به روی یکدیگر بکشیم. زبان تان را به نرمی عادت دهید به سلام کردن عادت دهید نه به دل سوزاندن.[7]من به طلبه های سطح پایین تر می گویم، یک وقت کسی وارد بگو مگو با شما می شود که می توانی با دو تا شعر و مثل حال اش را بگیری، یادت باشد برنده دعواهای زبانی، پست ترین برنده ها است. مثلاً در کشتی کسی برنده است که قوی تر است ولی در دعواهای زبانی آن کسی برنده است که بی حیاترین است. امام علی (علیه السلام) پست ترین و حقیر ترین شان برنده است. تو همان اول بگو من تسلیم هستم و نمی خواهم پست ترین باشم. امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: ان الله لا یحب قیل والقال خداوند قیل و قال را دوست ندارد.[8]برنده آن کسی است که قطع کننده باشد.

شهوت یعنی چه؟ یعنی هر چیزی که از تمایلات تو است. وکثرت شهواتی یعنی شهوات متعدد، یک موقعی شهوت استاندار شدن است، یا وکیل شدن، وزیر شدن یا عضو هیئت علمی شدن است. یک موقعی هم ازدواج کردن است که البته ازدواج به خاطر شهوت خیلی هم سرانجام خوبی ندارد، هدف ازدواج باید آرامش باشد[9]؛ این اسم اش ازدواج نیست، اسم آن جفت یابی است، برای ازدواج تمام نیازهای تان را در نظر بگیرید.

هرمیلی را که می بینی دارد تو را از مسیر خارج می کند همان موقع خودت را از آن بگیر و بنشان پای موعظه. امام باقر(علیه السلام) می فرمایند:کسی که موعظه خودش برای خودش نافع نباشد موعظه مردم به دردش نمی خورد. پس اگر می خواهید موعظه من واعظ به دردتان بخورد خودتان واعظ خودتان باشید. بگو کدام پست ماندنی است که به من بدهند؟ اگر هم بدهند تا کی می ماند؟ یک موقعی می خواهی خدمت کنی، یک ساعت هم خدمت کنی کافی است، ولی یک موقعی می بینی شهوت است تمایل است رغبت است.

حتماً سیاه بپوشید…

کمک به امام حسین علیه السلام این است که دنیا را از نگاه امام حسین علیه السلام نگاه کنی، نه با نگاه خودت   و با آن چه که دوست داری، توجیه کنی. من از شما سوال می کنم، چقدر پول دارید؟ چقدر پول می خواهید؟ چقدر نیاز دارید؟ نیازهای واقعی تان چقدر است؟ کی می خواهید از دنیا بروید؟ طمع با شما می خواهد چه کار کند؟ برای بعد از مرگ تان می خواهید چه کار کنید؟ شما در دنیا چقدر زنده اید؟ بیست سال تان است، مثلاً تا هشتاد سال دیگر زنده اید، یا کمتر. مسن ترین آدم در فامیل تان چند ساله است؟ بعد اش بی نهایت زنده ای، برای این بی نهایت می خواهی چه کار کنی؟ چه توشه ای می خواهی ببری؟ الان به این فکر کن.

اگر فکر نکنی شهوت می آید و همه ذهنت را پر می کند و نمی گذارد به فکر فردایت باشی، چه برسد به قبر، برزخ، قیامت.

الناس عبیدالدنیا مردم برده دنیا اند، دین لق لقه ایست بر سر زبان شان و می خواهی به امام حسین علیه السلام کمک کنی.

 گام اول آن این است: حسابت را با دنیا روشن کن، چه طور می خواهی پول بدهی؟ چه طور می خواهی کمک کنی؟ تکلیف این ها را روشن کن. حساب کتاب این ها را روشن کن. اگر شد فردا شب این بحث را ادامه می دهم.

من چند تا نکته بگویم:1?حتماً سیاه بپوشید. بد است که برای امام حسین علیه السلام مشکی نپوشید. پیراهن مشکی مکروه است، ولی برای امام حسین علیه السلام مستحب مؤکد است. پیراهن مشکی برای حسین علیه السلام، پرچم قیام علیه کفر و ظلم است، پیراهن مشکی برای امام حسین علیه السلام اعلام حیات دین است، یعنی دین زنده است.

2?در روز مادرانی را می بینم که از بچه های شان راضی نیستند، بچه های شان بعضاً نماز نمی خوانند، یا دیندار نیستند، یا مهربان نیستند؛ بچه های تان را با امام حسین علیه السلام پیوند بزنید.

مطمئن هستم خیلی از کسانی که الان مشکی نپوشیده اند نمی دانند مشکی پوشیدن برای امام حسین علیه السلام یعنی چه و گرنه حتماً مشکی می پوشیدند. به بچه های کودک تان هم مشکی بپوشانید. یک رسمی در تهران هست، سیاه پوشان، مثل مسجد شجره یعنی شما مُحرم می شوید برای ورود به حرم امام حسین علیه السلام. این خیلی رسم خوبی است.


[1]مکان جلسه

[2]تحف العقول ص :246

[3] هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول اللّه؟ هل من موحّد یخاف اللّه فینا؟ هل من مغیث یرجو اللّه فی إغاثتنا؟ هل من معین یرجو ما عند اللّه فی إعانتنا؟

 امام علیه السّلام ندا داد: «آیا کسى هست که از حرم رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسى هست که در راه خدا به فریاد ما رسد؟ آیا یارى کننده‏اى هست که به امید پاداش خدا ما را یارى کند . « فرهنگ جامع سخنان امام حسین(ع)   ص : 528

[4 ]ان الله بالغ امره . «سوره طلاق/3»

 

[5]و المقصر فی حقکم زاهق و الحق معکم و فیکم و منکم و الیکم و انتم اهله (زیارت جامعه کبیره از امام هادی (ع)) « کلیات مفاتیح الجنان – من لا یحضره الفقیه،ج2،ص610»

 

[6]داووا الغضب بالصمت و الشهوه بالعقل   / خشم را با خاموشی درمان کنید و خواهش نفس را با خرد.«غررالحکم، حدیث5155»

[7]عود لسانک لین الکلام و بذل السلام یکثر محبوک و یقل مبغضوک / زبانت را به نرمگویی و سلام کردن عادت بده تا دوستارت زیاد شوند و بد خواهانت کم .«امام علی (ع)، غررالحکم، حدیث6231»

[8] ِنَّ اللَّهَ یُبْغِضُ الْقِیلَ وَ الْقَالَ وَ إِضَاعَةَ الْمَالِ وَ کَثْرَةَ السُّوءَالِ؛ به راستی خداوند قیل و قال و تباه سازی اموال و سؤال بی اندازه را دوست ندارد.» اصول کافی ج5،ص301»

[9]هدف از ازدواج باید آرامش باشد…….« و من آیاته ان خلق لکم و من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها : روم/21  »

http://www.moharam-a.ir/?page_id=213&nm=%D8%B4%D8%A8%20%D8%A7%D9%88%D9%84&n=1


  نوشته های دیگران ()
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 78
بازدید دیروز:  8
مجموع بازدیدها:  175076