(قسمت اول)
در دنیای پرشتاب امروز، دنیایی که بدخوابی، استرس و سبک زندگی شتاب زده امری عادی محسوب میشود، "موسیقی درمانی" و به عبارتی دیگر بهکارگیری موسیقی برای بهبود موقعیتهای مختلف، رویکردی بسیار جالب میتواند باشد.
موسیقی درمانی یکی از جلوههای کاربردی موسیقی در زندگی عموم است و آشنایی با این رشته میتواند استنباط و انتظار عموم از موسیقی را ارتقاء بخشد و ذهن را به سوی کاربرد گسترده آن متوجه کند.
ارتقای درک علمی از موسیقی و ترمیم فرهنگ شنیدن موسیقی باعث میشود درک موسیقی از گردونه محدود احساس فراتر رود و بر فضای گسترده و فکورانه آن افزوده شود به گونهای که فرد موسیقی را عمیقا بفهمد و به خوبی در اختیار گیرد.
موسیقی درمانی در درمان افرادی که دچار ناتوانیهای مختلفی از جمله عقب ماندگی ذهنی، تاخیر یافتگی رشدی، معلولیت جسمی، بیماری روانی و دیگر مشکلات بودهاند، نتیجه موفقیتآمیزی داشته است.
موسیقی درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نیازهای خاص درمانجو دنبال میکند و برای پیشبرد این اهداف از شیوههای گوناگونی استفاده میشود برای مثال، آواز خواندن میتواند به افراد مبتلا به بیماری آلزایمر کمک کند تا حافظه دراز مدت خود را به کار اندازند.
نواختن آلات موسیقی با همسالان یا فرد یا افراد درمانگر، میتواند مهارتهای میان فردی و یا قدرت برقراری ارتباط با دیگران را افزایش دهد و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشد. از همه مهمتر اینکه افراد احساساتشان را در روشی مطمئن و لذتبخش بوسیله نواختن موسیقی، گوش کردن به موسیقی و حرکات موزون و هماهنگ با موسیقی بیان میکنند.
موسیقی میتواند استرس را کاهش دهد. به عنوان مثال، برای مقابله با هراس از صحبت در مقابل دیگران و ترس از روبرو شدن با شخصیتهای با نفوذ میتوان از واکنشهایی که با موسیقی راک تهییج شده است استفاده کرد.
طبیعی است که سلیقه شخصی روی عکسالعمل شنونده نسبت به موسیقی، اثر دارد از این رو باید برای استفاده بهینه از موسیقی درمانی جهت کاهش تنش و استرس، سلیقه شخصی افراد در نظر گرفته شود.
هرچند استفاده از موسیقی آرامبخش یا محرک میتواند در موارد مختلف مفید باشد، اما در عین حال موسیقی دارای ظرایفی است که عکسالعملهای پیش بینی نشدهای را در بعضی افراد بیدار میکند.
به عنوان مثال موسیقی ریتمیک آرام که در موارد عادی نوعی موسیقی آرامبخش محسوب میشود میتواند برای در بعضی شنوندهها احساسی غریب و یا ترس آور ایجاد کند.
دکتر "علی زادهمحمدی" رئیس انجمن موسیقی درمانی ایران در تعریف موسیقی درمانی میگوید، "موسیقی درمانی، استفاده تجویز شده و سازمان یافته از موسیقی یا فعالیتهای آن برای تغییر حالات ناسازگار زیر نظر موسیقی درمانگر برای کمک به مراجعین در رسیدن به اهداف درمانی است."
این متخصص موسیقی درمانی میگوید موسیقی درمانی وسیله سرگرمی و بازی نیست بلکه عامل اصلاحکننده تجویز شدهای است که به بهبود سازگاری رفتار و حالات کمک میکند.
در پنجاه سال گذشته تحقیقات بسیار زیادی انجام شده است که نشان میدهد موسیقی روی بسیاری از بیماریها از جمله ناراحتیهای تنفسی، بیماریهای قلبی، دردهای کلیوی، بیماریهای کودکان، ناراحتیهای قبل و بعد از جراحی، دردهای زایمان ، کما، سوختگی و عوارض سرطان اثر دارد.
بیشتر مادران هنگام بارداری نگران وضعیت خود هستند این نگرانیها اگر چه بیشتر در اثر خیال و تصورهای شخصی است اما از تنش و نگرانی آن نمیتوان چشمپوشی کرد و خواهناخواه مادر را دچار ناآرامی میکند.
پزشکان برای تقویت آرامش مادران همواره روشهای غیردارویی را توصیه میکنند روشهایی که کمک میکند تا از تشویش و نگرانی مادر کاسته شود که تمرینهای "تن آرامی" ? Relaxationاز جمله مهمترین این روشها است.
دکتر زادهمحمدی در این خصوص میگوید استفاده از موسیقی آرامبخش همراه با تمرینهای تنآرامی توام با تصور هدایت شده، روش رایجی برای تقویت آرامش مادران است.
خواندن ترانهها و انجام بعضی از تمرینها موجب میشود که مادر آرامش پیدا کرده و خاطره مثبتی از اتاق عمل دریافت کند.
به گفته کارشناسان، موسیقی در درمان برخی از بیماریهای روانی، افسردگی، میگرن، سردردهای عصبی واضطراب موثر است.
اوج انتقال احساسات و تاثیرات در موسیقی نهفته است و یک موسیقی واقعی و خوب میتواند بر لایههای وجودی فرد اثر بگذارد و به زندگی انسان معنا و جهت ببخشد.
برخی آزمایشها نشان داده است افرادی که بعد از عمل جراحی برایشان موسیقی پخش میشود، تحمل درد بیشتری دارند و برای تسکین درد خود کمتر تقاضای مسکن میکنند.
دکتر "غفار ملک خسروی" روانشناس و دبیر انجمن موسیقی درمانی نیز با اشاره به این که اضطراب و افسردگی پایه و اساس بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی هستند، گفت بر اساس تحقیقات مختلفی که تا به حال صورت گرفته، با استفاده از موسیقی درمانی و تمرین تنآرامی استرس و افسردگی کاهش مییابد و در پی آن از شدت بیماریهای جسمی و روانی فرد هم کاسته میشود.
وی میگوید در مورد بیماریهایی همچون میگرن که ارتباط مستقیمی با میزان اضطراب و استرس وارده به افراد دارد، با کمک موسیقی میتوان در جهت کاهش استرس و در نتیجه کاهش شدت دردهای میگرنی گام برداشت.
زمانی که انسان درد دارد آستانه تحمل او پایین میآید و به عبارتی حساستر میشود در اینجا موسیقی و تمرین تن آرامی میتواند منجر به ایجاد آرامش در فرد شود.
به گفته این متخصص موسیقی درمانی تاکید بر این نکته مهم است که موسیقی به تنهایی کار درمانی نمیکند بلکه به عنوان یک روش حمایتی، در بالا بردن کیفیت سلامت روانی و جسمی افراد کمک میکند.
به کار بردن موسیقی در بیمارستانها، رستورانها، پارکها و ... در ایجاد آرامش و احساس خوشایند در افراد موثر است.
انواع موسیقی برای کمک به حل مشکلات مختلف، موسیقیها یا سازهای مختلفی وجود دارد که درمانگر آن را بر اساس شناخت مشکل در بیمار با هدف کم کردن یک مشکل خاص، انتخاب میکند.
دکتر ملکخسروی میگوید به عنوان مثال اگر فردی مضطرب است این فرد در درجه اول به آرامش نیاز دارد و برای او از یک موسیقی آرامبخش که ریتم کمتری دارد و فواصل گامها هم در آن کم است استفاده میشود.
موسیقی به دلیل جذاب بودن میتواند در وجود همه کس و در سطوح و واکنشهای مختلف بدنی و روانی به راحتی و با احساس خوشایندی نفوذ کند.
وقتی برنامههای موسیقی درمانی میتواند بر بیمارانی که در حالت بیهوشی کامل به سر میبرند اثر بگذارد، طبیعی است که تاثیر آن بر بیماریهای ساده بیشتر است.
از نظر پزشکی یک بیمار وقتی در بیهوشی کامل به سر میبرد و علایم حیاتی او به کمترین حد میرسد در بدترین شرایط قرار دارد (اغماء) در چنین حالتی موسیقی درمانی توانسته است در حد هر چند اندک، ارتباط و حیات روانی و جسمانی را به بیمار بازگرداند.
علت تاثیر موسیقی درمانی روی بعضی از علایم بیماریهای مزمن و حاد پزشکی، جذاب بودن ذاتی و نیروی محرک و قوی آن است.
در سالهای اخیر در آمریکا از موسیقی به عنوان داروی پیشگیری و تقویت کننده سلامت و شخصیت استفاده میشود و به نظر میرسد که موسیقی باعث تجدید حیات میشود بعد از آمریکا پیشرفت سریع موسیقی درمانی در انگلستان بوده است.